loading...

ایلاج

مثل فرورفتن شب در روز و برآمدن آفتاب. مثل ناپدید شدن روز در شب و ظهور مهتاب ...

بازدید : 777
يکشنبه 17 آبان 1399 زمان : 7:37

دو سالش که بود، یک شب بی‌خوابی به سرش زده بود و با چشماش که مثل دو تا مروارید گِردالی تو تاریکی برق می‌زد زل زد به مامانش. مامانش هم دوربین گوشی رو گرفت سمتش و گفت: بگو عمه. اونم با صدای قشنگش تکرار کرد عمه.

چرا انقد خوبم با این ترانه؟!
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی